دکتر حمید رضا پیروان ابیانه

متن مرتبط با «دختران» در سایت دکتر حمید رضا پیروان ابیانه نوشته شده است

شعری در وصف ابیانه- دختران روستای سرخ، بوی گلاب می‌دهند

  • دختران روستای سرخ، بوی گلاب می‌دهندشعر: محمدی سیف، معصومه، بداهه، 1396/05/19دختران این محله، در خشکی فضای خیز گرم شاداب‎تر از همه جا، عطر آبیِ بارانِ عشق می‌دهند.این جا همان بهشت برینی است که خاک آن، بوی گل می‌دهد و شهر زندگی، طعم شعر.در اواخر مرداد،آفتاب با صبح به رنگ نور درمی ‏آید.در این بهشت، زمانِ اوج عشق اندکی بیشتر شده،و «ابیانه» زیباتر از همیشه، بوی پنجره می‌دهد، پنجره ‏ای پر از دشتِ گل‌ سرخ.همه جا عطر بهشت دوام دارد و آتش تنور روشن است.گذر" پرزله"، "هرده"، "یسمان"، و "پل"چه غوغای سبزی است...عطر زردآلو و شفتالو و خرمالو و هلگه پُر است در فضای همیشه روشن باغ.از چشم های خیره ‏ی دختران، ترانه می‎چکدو از واژه های سبز کوچه ها، غزل عشق.دستم را در چشمه‏ ای فرو می ‏برم، سیب سرخی برمی‌دارم.در سرسبزترین محله‌ی پایین پنجره، یک دشت عشق می‌خورم.اینجا تنها جایی است که از چشمه، هم سیب می‌وزد و، هم عطرِ آبی گلاب.من عاشق همین نفسِ سبز دشتِ پر گل‌ام.مادرانی با پشت خمیده، به محله ی "پنجه علی" برمیگردند.تن پوشی سه ترک بر تن دارند و چارقدشان در باد آرزو، آرام نفس می‎کشد.مادر، سنجاق زیر گلویش را محکم می‏ کند و دوباره سرزندگی را از سر می سرایداز نمایش ایل‌های دشت مجاور، غزل می‏ بافد. نرم قدم برمی دارد تا شاخه های ترد زخمی نشوند.قطعه قطعه ‏ی زمین پر از نغمه‏ های شور استو ذره ذره‏ ی فضا، پر ز اشتیاق مهر."ابیانه" را چنین ببین که حوصله‌ی دشت هیچ وقت سر نمی رود از مردم همیشه دانه به دست.ناز قدوم سبز نگاه‌های خسته‏ است این آشنای همیشه ی غریب نوازمادران این محله، در انجماد خفته فرسنگ ها گل کویرآواز صبحِ آبیِ باران سر می‏ دهند"جوکلوشی"‎شان در مخمل باد،تا تکرار همیشگیِ آواز مهر، تسکین آرزوست.دختران ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها